۳۰۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۵ - همو راست

نوبهارآمدو بشکفت بیکبار جهان
بر سر افکندزمین هر چه گهر داشت نهان

تاز خواب خوش بگشاد گل سوری شم
لاله سرخ ببندد همی از خنده دهان

پرنیانها و پرندست کشیده همه باغ
عاشقان گاه بر این سایه دوان گاه بر آن

اندر آن هفته که بگذشت جهان پیر نمود
وندر این هفته جوانست کران تابه کران

من شنیدم که به ایام جوان پیر شود
نشنیدم که به یک هفته شود پیر جوان

من نگویم که می سرخ حلالست و مباح
گر بودورنه من این لفظ نیارم به زبان

گویم ار هرگز خواهی خوری امروز بخور
که دگر باره بدین روز رسیدن نتوان

خیز تا بر گل نو کوزگکی باده خوریم
پیش تا از گل ما کوزه کند دست زمان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴ - ازاوست
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶ - نیز او راست
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.