هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، زیبایی و جمال معشوق را با تصاویر شاعرانه مانند ماه، خورشید، گل و لاله توصیف میکند. شاعر از عشق و شوق خود سخن میگوید و به ستایش معشوق میپردازد. همچنین، اشارههایی به مفاهیم عرفانی مانند توبه و بخشش نیز در متن دیده میشود.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی نیاز به درک عمیقتری از ادبیات فارسی دارد.
شمارهٔ ۲۶
پیغام روی تو چو ببردند ماه (را)
مه گفت من رعیتم آن پادشاه را
خالت محیط مرکز لطفست و روشنست
کین نقطه نیست دایره روی ماه را
بهر سپید رویی حسنت نهاده اند
بر روی لاله رنگ تو خال سیاه را
دستارم از سرم بقدم درفتد چو تو
بر فرق راست کژ نهی ای جان کلاه را
خورشید روی روشن تو همچو آفتاب
بشکست پشت این مه انجم سپاه را
در گلشن جمال تو روی تو آن گل است
کز عکس خود چو لاله کند هر گیاه را
در عهد خوبی تو جوانانه می خورد
آن زاهدی که پیر بود خانقاه را
از عشقت آه می نکنم زآنکه در دلم
شوق تو آتشیست که می سوزد آه را
فردا که اهل حشر بخوانند حرف حرف
این روزنامه بمعاصی تباه را
ما را چه غم که از قبل عاشقان خود
روی تو عذر گفت هزاران گناه را
گر چاکر تو (را؟) بغلامی کند قبول
بنده کنم هزار چو سلجوقشاه را
با عاشق تو خلق درآفاق گو مباش
چون دانه حاصلست نخواهیم کاه را
سیف از پی رضای تو گوید ثنای تو
پاداش از تو بد نبود نیکخواه را
بیچاره هیچ سود ندارد زشعر خود
ازآب خویش فایده یی نیست چاه را
ای دیده ور نظر برخ دیگری مکن
(آن روی بین که حسن بپوشید ماه را)
مه گفت من رعیتم آن پادشاه را
خالت محیط مرکز لطفست و روشنست
کین نقطه نیست دایره روی ماه را
بهر سپید رویی حسنت نهاده اند
بر روی لاله رنگ تو خال سیاه را
دستارم از سرم بقدم درفتد چو تو
بر فرق راست کژ نهی ای جان کلاه را
خورشید روی روشن تو همچو آفتاب
بشکست پشت این مه انجم سپاه را
در گلشن جمال تو روی تو آن گل است
کز عکس خود چو لاله کند هر گیاه را
در عهد خوبی تو جوانانه می خورد
آن زاهدی که پیر بود خانقاه را
از عشقت آه می نکنم زآنکه در دلم
شوق تو آتشیست که می سوزد آه را
فردا که اهل حشر بخوانند حرف حرف
این روزنامه بمعاصی تباه را
ما را چه غم که از قبل عاشقان خود
روی تو عذر گفت هزاران گناه را
گر چاکر تو (را؟) بغلامی کند قبول
بنده کنم هزار چو سلجوقشاه را
با عاشق تو خلق درآفاق گو مباش
چون دانه حاصلست نخواهیم کاه را
سیف از پی رضای تو گوید ثنای تو
پاداش از تو بد نبود نیکخواه را
بیچاره هیچ سود ندارد زشعر خود
ازآب خویش فایده یی نیست چاه را
ای دیده ور نظر برخ دیگری مکن
(آن روی بین که حسن بپوشید ماه را)
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.