هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، به زیبایی‌های معشوق و احساسات شاعر نسبت به او می‌پردازد. شاعر از شیرینی سخنان معشوق، زیبایی‌های او و درد عشق سخن می‌گوید و از تشبیهات زیبا مانند خورشید، ماه، گل و سرو استفاده می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی مانند خودشناسی و عشق الهی نیز در شعر دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۸۶

یار من خسرو خوبان ولبش شیرینست
خبرش نیست که فرهاد وی این مسکینست

نکنم رو ترش ار تیز شود کز لب او
سخن تلخ چو جان در دل من شیرینست

دید خورشید رخش وز سر انصاف بماه
گفت من سایه او بودم وخورشید اینست

با رخ او که در او صورت خود نتوان دید
هرکه در آینه یی می نگرد خود بینست

پای در بستر راحت نکنم وز غم او
شب نخسبم که مرا درد سر از بالینست

خار مهرش چو برآورد سر از پای کسی
رویش از خون جگر چون رخ گل رنگینست

دلستان تر نبود از شکن طره او
آن خم وتاب که در گیسوی حورالعینست

در ره عشق که از هر دوجهانست برون
دنیی ای دوست زمن رفت وسخن دردینست

گر کسی ماه ندیدست که خندید آنست
ورکسی سرو ندیدست که رفتست اینست

سیف فرغانی تا ازتو سخن می گوید
مرغ روح از سخنش طوطی شکر چینست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.