هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، به توصیف زیبایی و جذابیت معشوق و تأثیر عمیق آن بر شاعر می‌پردازد. شاعر از نگاه فتنه‌انگیز، غمزه‌های سخن‌گوی و جمال دلگیر معشوق سخن می‌گوید و احساسات خود را به تصویر می‌کشد. همچنین، از عشق و دل‌بستگی شدید خود به معشوق و تأثیرات آن بر جانش می‌نویسد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا نامناسب باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است درک کامل متن را برای سنین پایین‌تر دشوار کند.

شمارهٔ ۱۲۷

هر دوچشمت ز فتنه نک خفته است
خفیه در زیر طاق ابرویت

بهر آشوبشان کند بیدار
هر زمان غمزه سخن گویت

استخوانی زدر برون انداز
که چو سگ می دویم در کویت

بس که بر جان بنده راه زدند
حسن دلگیر و عشق دلجویت

هر که بیند مرا همی گوید
کز پی چیست این تک وپویت

سخت سرگشته ای، ندانم سیف
که چه چوگان رسید بر گویت

ای که رنگی ندیده از رویت
دل من جان بداد بر بویت

لاله کز رخ شه گلستان است
سر بخس درکشید از رویت

از پی رنگ و بو بنفشه و مشک
خویشتن بسته اند بر مویت
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.