هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از سیف فرغانی، احساسات عمیق شاعر را نسبت به معشوقش بیان میکند. شاعر توصیف میکند که چگونه نگاه معشوق او را دگرگون کرده، دردهایش را درمان نموده و زندگیاش را شیرین کرده است. او از تأثیرات عمیق معشوق بر وجود خود سخن میگوید و بیان میکند که بدون حضور معشوق، قلبش روشنایی نخواهد داشت. شعر با توصیف زیباییهای معشوق و تأثیرات عشق بر شاعر به پایان میرسد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه عمیق و استعارههای عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی و فکری دارند.
شمارهٔ ۱۶۸
نگار من چو اندر من نظر کرد
همه احوال من بر من دگر کرد
بپرسش درد جانم را دوا داد
بخنده زهر عیشم را شکر کرد
ز راه دید ناگه در درونم
درآمد نور و ظلمت را بدر کرد
بشب چون خانه گشتم روشن از شمع
که چون خورشیدم از روزن نظر کرد
ز هر وصفی که بود او را و اسمی
بقدر حال من در من اثر کرد
بگوشم گوش شد با چشم شد چشم
ز هرجایی بنسبت سر بدر کرد
بغمزه کشت و آنگاهم دگر بار
بلب چون مرغ عیسی جانور کرد
چو سایه هستیم را نور خود داد
چو آن خورشید رخ بر من گذر کرد
دلم روشن نگردد بی رخ او
که بی آتش نشاید شمع بر کرد
برین سر راست ناید تاج وصلش
ز بهر تاج باید ترک سر کرد
بجان در زلفش آویزم چه باشد
رسن بازی تواند این قدر کرد
مرا از حال عشق و صبر پرسید
چه گویم این مقیم است آن سفر کرد
خمش کن سیف فرغانی کزین حال
نمی شاید همه کس را خبر کرد
همه احوال من بر من دگر کرد
بپرسش درد جانم را دوا داد
بخنده زهر عیشم را شکر کرد
ز راه دید ناگه در درونم
درآمد نور و ظلمت را بدر کرد
بشب چون خانه گشتم روشن از شمع
که چون خورشیدم از روزن نظر کرد
ز هر وصفی که بود او را و اسمی
بقدر حال من در من اثر کرد
بگوشم گوش شد با چشم شد چشم
ز هرجایی بنسبت سر بدر کرد
بغمزه کشت و آنگاهم دگر بار
بلب چون مرغ عیسی جانور کرد
چو سایه هستیم را نور خود داد
چو آن خورشید رخ بر من گذر کرد
دلم روشن نگردد بی رخ او
که بی آتش نشاید شمع بر کرد
برین سر راست ناید تاج وصلش
ز بهر تاج باید ترک سر کرد
بجان در زلفش آویزم چه باشد
رسن بازی تواند این قدر کرد
مرا از حال عشق و صبر پرسید
چه گویم این مقیم است آن سفر کرد
خمش کن سیف فرغانی کزین حال
نمی شاید همه کس را خبر کرد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.