هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به موضوع عشق الهی و فاصله گرفتن از خودپرستی می‌پردازد. شاعر از عشق به معشوق الهی سخن می‌گوید و بیان می‌کند که عاشقان واقعی به دنیا و آخرت توجهی ندارند و تنها به وصال معشوق می‌اندیشند. او از جفاها و شکست‌های عشق نیز سخن می‌گوید، اما امیدوار است که روزی به وصال برسد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به کار رفته نیاز به دانش ادبی و عرفانی پایه دارد.

شمارهٔ ۲۰۸

چه مرد عشق تو باشند خودپرستی چند
ببین چه لایق این ذروه اند پستی چند

اگر پرستش یارست عشق را معنی
چگونه یار پرستند خودپرستی چند

بنقل مجلس وصلت چه لایق اند ایشان
که خمر عشق تو ما خورده ایم مستی چند

حدیث دنیی و عقبی مپرس از عشاق
که هست و نیست ندانند نیست هستی چند

مزن قفای جفا گرچه دست حکمت هست
گشاده بر سر بیچاره پای بستی چند

مرا ولایت وصلت شود میسر اگر
ز حملهای تو بر من فتد شکستی چند

بپای رغبت برخیزم از سر دو جهان
بود که دست دهد با توام نشستی چند

بر آن امید برین نطع پای بر جایم
که شاه عشق تو ماتم کند بدستی چند

ببوی ماهی مقصود سیف فرغانی
در آبگیر تمنا فگند شستی چند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.