هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از سیف الدین فرغانی به زیبایی‌های طبیعت و ارتباط آن با عشق الهی می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر گلها، میوه‌ها و باغ‌ها، عشق به معشوق حقیقی (خداوند) را توصیف می‌کند و تأکید دارد که تنها عشق الهی است که می‌تواند قلب را زنده کند و امید بخشد. همچنین، شعر به مفاهیمی مانند وصال، امید، و حقیقت عرفانی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل شعر نیاز به آشنایی با ادبیات عرفانی و اصطلاحات خاص آن دارد.

شمارهٔ ۲۱۹

باز آن زمان رسید که گلزار گل کند
هر شاخ میوه آرد وهرخارگل کند

عاشق بدو نظر نکند جز ببوی دوست
باغ ار شکوفه آرد وگلزار گل کند

میوه فروش کی خردش بر امید سود
گرموم رنگ داده ببازار گل کند

بربوی وصل دوست درخت امید ماست
شاخی که کم برآرد وبسیار گل کند

با روی همچو روضه شود شرمسار حور
باغ بهشت اگر چو رخ یار گل کند

گرشاه (من) برقعه شطرنج بنگرد
نبود عجب که هردو رخش خارگل کند

در روضه دلی که غم عشق بیخ کرد
کی شعبه محبت اغیار گل کند

کی مستعد عشق شود جان منجمد
هرگز طمع مکن که سپیدار گل کند

آن را که خار عشق فرو شد بپای دل
سرچون درخت میوه ودستار گل کند

بار درخت حالش اناالحق بود مدام
حلاج راکه شعبه اسرار گل کند

بر هر ورق که ذکر جمالش نوشت سیف
شاید که در سفینه اشعار گل کند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.