هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و نیاز به یار غمگسار سخن می‌گوید و بیان می‌کند که تنها یار او می‌تواند در سختی‌ها به او کمک کند. همچنین، او از تأثیر معشوق بر زندگی خود می‌گوید و اینکه حضور معشوق می‌تواند حتی زمستان را به بهار تبدیل کند. در نهایت، شاعر اشاره می‌کند که بدون معشوق، حتی کوچک‌ترین چیزها مانند مژه می‌تواند آزاردهنده باشد.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و ادبی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

شمارهٔ ۲۲۲

اگر بخت و اقبال یاری کند
مرا یار من غمگساری کند

درین کار اگر یار باید مرا
جز او کس نخواهم که یاری کند

چو بر آسمان اسب یابد مسیح
چرا بر زمین خر سواری کند

تو آنی که بی شمع رویت مرا
چراغ فلک خانه تاری کند

گر از رنگ و بوی تو یابد مدد
دی اندر زمستان بهاری کند

ز دست تو ای جان چو آب حیات
شراب اجل خوشگواری کند

ولی بی گل روی تو سیف را
مژه در ره چشم خاری کند
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.