هوش مصنوعی: این متن عرفانی از عشق به عنوان منبع شفا، نجات و حیات معنوی سخن می‌گوید. عشق با اشارات خود دل‌های بیمار را شفا می‌دهد و انسان را از مرگ معنوی نجات می‌دهد. شاعر تأکید می‌کند که برای رسیدن به وصال عشق، باید از سختی‌ها گذشت و در مسیر عشق پایدار بود. همچنین، عشق به عنوان نیرویی توصیف شده که می‌تواند انسان را از غم و خرابی نجات دهد و به او حیات دوباره ببخشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۳۳۵

دل سقیم شفا یابد از اشارت عشق
اگر نجات خوهی گوش کن عبارت عشق

چو غافلان منشین، راه رو که برخیزد
دوکون از سر راهت بیک اشارت عشق

خبر دهد که تو مردی وشد دلت زنده
زمرگ رستی اگر بشنوی بشارت عشق

چو هیزم ارچه بسی سوختی ولی خامی
که همچو دیگ نجوشیدی از حرارت عشق

تو بر وضوی قدم باش ودل مده بکسی
که دوستی حدث بشکند طهارت عشق

گرت دلست که سرمایه دار وصل شوی
زسوز بگذر ودرساز با خسارت عشق

چوآسمان اگرش صد هزار باشد چشم
همیشه کور بود مرد بی بصارت عشق

ورای عشق خرابیست تاسرت نرود
برون منه قدمی هرگز از عمارت عشق

غلام وار همی کن ایاز را خدمت
که خواجه چاکر بنده است در امارت عشق

شبی زشربت وصلش دهان کنی شیرین
چوتلخ کام شوی روزی از مرارت عشق

دگر زحادثه غم نیست سیف فرغانی
ترا که خانه بتاراج شد زغارت عشق
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.