هوش مصنوعی: این متن یک شعر عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر به ستایش معشوق و بیان عشق و شوق خود پرداخته است. او از زیبایی و جمال معشوق سخن می‌گوید و خود را در راه عشق او فدا شده می‌داند. همچنین، شاعر به ناتوانی خود در برابر عظمت معشوق اشاره می‌کند و این که هیچ خدمتی از او سزاوار معشوق نیست.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۳۵۶

ای ز رویت پرتوی مرآفرینش را تمام
از وجود تست سلک آفرینش را نظام

گر ز مه خود را نقابی سازی ای خورشید روی
ماه بر روی تو چون بر روی مه باشد غمام

با جمال تو ملاحت همچو شوری با نمک
در حدیث تو حلاوت همچو معنی در کلام

مبتلای تو سلامت می دهد بر وی درود
آشنای تو سعادت می کند بر وی سلام

خدمتی از من نیاید لایق حضرت که تو
پادشاهان بندگان داری و آزادان غلام

در مقام شوق تو مست شراب عشق تو
دارد از جز تو فراغت چون فرشته از طعام

بی سر و پایی که اندر راه عشقت زد قدم
بر زمین نگرفت جا بر آسمان ننهاد گام

بر در تو با دل پرآتش و چشم پر آب
خویشتن را سوخته از پختن سودای خام

چون تویی همچون منی را کی شود حاصل بشعر
چون کبوتر صید نتوان کرد عنقا را بدام

چون مگس هرگز نیالاید دهان خود بشهد
شوربختی کز لب شیرین تو خوش کرد کام

در چنین محراب گه با شعر تحت المنبری
سیف فرغانی نزیبد این جماعت را امام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.