هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد فراق و دوری از معشوق میگوید و بیان میکند که چگونه روز و شب را با رنج و اندوه سپری میکند. او از عشق و اشتیاق خود به معشوق میگوید و اینکه چگونه زندگی بدون او برایش سخت و طاقتفرسا شده است.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۳۹۹
بی تو بحال عجب همی گذرانم
روز و شبی درتعب همی گذرانم
کار رسیده بجان چه بود که دیدی
جان رسیده بلب همی گذرانم
بی رخ چون آفتاب وروی چو ماهت
آه که روزی چو شب همی گذرانم
گرچه ندانم رسم بوصل تو یا نی
عمر خود اندر طلب همی گذرانم
مطرب عشقت چو چنگ در دل من زد
با غم تو درطرب همی گذرانم
آب حیاتی تو من چو نان مساکین
بی تو چنین خشک لب همی گذرانم
توزسخن فارغی وسیف بسی گفت
بی تو بحالی عجب همی گذرانم
روز و شبی درتعب همی گذرانم
کار رسیده بجان چه بود که دیدی
جان رسیده بلب همی گذرانم
بی رخ چون آفتاب وروی چو ماهت
آه که روزی چو شب همی گذرانم
گرچه ندانم رسم بوصل تو یا نی
عمر خود اندر طلب همی گذرانم
مطرب عشقت چو چنگ در دل من زد
با غم تو درطرب همی گذرانم
آب حیاتی تو من چو نان مساکین
بی تو چنین خشک لب همی گذرانم
توزسخن فارغی وسیف بسی گفت
بی تو بحالی عجب همی گذرانم
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.