هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و دلبستگی عمیق خود به معشوق سخن میگوید و از بیوفایی و نادیده گرفته شدن توسط او شکایت دارد. او از احساسات یکطرفه و بیپاسخ خود مینالد و در عین حال، به زیبایی و بیهمتایی معشوق اعتراف میکند. در پایان، شاعر از دوری و جدایی از معشوق ابراز ناراحتی میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم شعری ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۴۵۴
از تو تا کی حال ما باشد چنین
با تو خود حالی کرا باشد چنین
هرزمان عشق توام گوید بطنز
به کنم کار تو تا باشد چنین
گویمش خون شد دل من درغمت
گویدم غم نیست تا باشد چنین
هرکس از عشق تو دارد حاصلی
بنده بی حاصل چرا باشد چنین
من چو درعشق ازکسی کمتر نیم
از تو می پرسم روا باشد چنین؟
من درین اندیشه ام کاندر جهان
هیچ خوبی بی وفا باشدچنین؟
خود نپندارم وفا آید ز من
رو ومویی گر مرا باشد چنین
بوسه یی درخواست کردم ز لبش
گفت یعنی بی بها باشد چنین؟
گفتمش جان می دهم، خندید و گفت
بوسه ارزان ترا باشد چنین؟
از چو شاهی تو که کس همچون تو نیست
همچو من کس را سزا باشد چنین؟
دلبرا مپسند کز درگاه تو
سیف فرغانی جدا باشد چنین
با تو خود حالی کرا باشد چنین
هرزمان عشق توام گوید بطنز
به کنم کار تو تا باشد چنین
گویمش خون شد دل من درغمت
گویدم غم نیست تا باشد چنین
هرکس از عشق تو دارد حاصلی
بنده بی حاصل چرا باشد چنین
من چو درعشق ازکسی کمتر نیم
از تو می پرسم روا باشد چنین؟
من درین اندیشه ام کاندر جهان
هیچ خوبی بی وفا باشدچنین؟
خود نپندارم وفا آید ز من
رو ومویی گر مرا باشد چنین
بوسه یی درخواست کردم ز لبش
گفت یعنی بی بها باشد چنین؟
گفتمش جان می دهم، خندید و گفت
بوسه ارزان ترا باشد چنین؟
از چو شاهی تو که کس همچون تو نیست
همچو من کس را سزا باشد چنین؟
دلبرا مپسند کز درگاه تو
سیف فرغانی جدا باشد چنین
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.