هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق و شوق شدید به معشوق سخن می‌گوید. شاعر از درد عشق، فراق و مشکلات راه عشق می‌نالد و خود را درگیر احساسات شدید و گاه ناامیدانه توصیف می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند سقوط از مقام معنوی و گرفتاری در دنیای مادی وجود دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و سقوط معنوی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۴۸۶

مرا ز عشق تو باریست بر دل افتاده
مرا ز شوق تو کاریست مشکل افتاده

ندیده دیده من تاب آفتاب رخت
ولی حرارت مهر تو در دل افتاده

درین رهی که گذر نیست رخش رستم را
خریست خفته و باریست در گل افتاده

ار آسمان به زمین آمدست چون هاروت
گناه کرده و در چاه بابل افتاده

درین سرای خراب از مقام آبادان
ز دین به دنیا وز حق به باطل افتاده

شکسته است درین چار طاق شش جهتی
چو در میان دو صف یک مقاتل افتاده

هزار قافله محرم به سوی کعبه وصل
گذشته بر من و من خفته غافل افتاده

ازین تپیدن بیهوده بر سر این خاک
گلو بریده و چون مرغ بسمل افتاده

برای همچو تو لیلی حکایت من هست
چو ذکر مجنون اندر قبایل افتاده

چو شعر نیک که در نامهاش درج کنند
حدیث ما و تو اندر رسایل افتاده

دل شکسته من خوارتر ز نظم منست
به دست همچو تو موزون شمایل افتاده

ولی به گوهر لطفت که معدن معنیست
چو جان به صورت خوبست مایل افتاده

مرا ز من برهان زآنک غیر من کس نیست
که در میان من و تست حایل افتاده

هزار عاشق مسکین چو سیف فرغانیست
امیدوار برین در چو سایل افتاده
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.