هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به توصیف عشق و اشتیاق به معشوق می‌پردازد. شاعر از لعل و گنج و گوهر برای توصیف دهان و سخنان معشوق استفاده می‌کند و عشق را به آتش تشبیه می‌کند که در وجودش شعله می‌کشد. همچنین، شعر به مفاهیمی مانند فراق، وصال، و عشق الهی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های غنی و زبان ادبی بالا نیازمند درک ادبی نسبتاً بالایی است.

شمارهٔ ۴۸۷

ای در سخن دهانت تنگ شکر گشاده
لعلت بهر حدیثی گنج گهر گشاده

ای ماه بنده تو هر لحظه خنده تو
زآن لعل همچو آتش لؤلوی تر گشاده

بهر بهای وصلت عشاق تنگ دل را
دستی فراخ باید در بذل زر گشاده

در طبعم آتش تو آب سخن فزوده
وز خشمم انده تو خون جگر گشاده

تن را بگرد کویت پای جواز بسته
دلرا بسوی رویت راه نظر گشاده

تا لشکر غم تو بشکست قلب ما را
بر دل ولایت جان شد بیشتر گشاده

چون زلف برگشایی زیبد گرت بگویم
کبک نگار بسته طاوس پر گشاده

شب در سماع دیدم آن زلف بسته تو
چون چتر پادشاهان روز ظفر گشاده

روی ترا نگویم مه زآنکه هست رویت
گلزار نوشکفته فردوس در گشاده

گر عاشق تو فردا اندر سفر نهد پا
صد در ز خلد گردد اندر سفر گشاده

تا از سماع نامت چون عاشقان برقصد
از بند خاک گردد بیخ شجر گشاده

از بار فرقت تو جان از تن و تن از جان
بند تعلق خویش از یکدگر گشاده

عشق چو آتش تو از طبع بنده هردم
همچون عصای موسی آب از حجر گشاده

زآن سیف می نیاید در کوی تو که دایم
در هر قدم که ز کویت چاهیست سر گشاده
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.