هوش مصنوعی: این شعر از سعدی بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است که با وجود رفتارهای ناپسند و دشمن‌پنداری معشوق، شاعر همچنان وفادار و عاشق باقی می‌ماند. شعر به زیبایی توصیف‌کننده‌ی عشق یکطرفه، رنج‌های عاشق و وفاداری بی‌چشم‌داشت است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه‌ی پیچیده و احساسات عمیق است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند دشمن‌پنداری و رنج عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۵۱۶

روز و شب از صحبت ما بر حذر بودی ازآنک
دوستدار خویش را دشمن همی پنداشتی

من چو سگ زین آستان رو وانگردانم بسنگ
یار آهو چشم اگر با من کند گرگ آشتی

بر سپاه دل شکست افتاد تا تو سرو قد
قامتی در صف خوبان چون علم افراشتی

بر سر شاخ زبان جز میوه ذکرت نرست
تا تو در باغ دلم تخم محبت کاشتی

ز آتش اندوه تو رنگ از رخ آب از روی رفت
هر کرا بر صفحه دل نقش خود بنگاشتی

ای ز اول تا بآخر لاف من از لطف تو
آخرم مفگن چو در اول توام برداشتی

سیف فرغانی دگر با خویشتن نامد ز شوق
تا تو رفتی و ورا بی خویشتن بگذاشتی

با تو چون بنده عتابی بود سعدی را که گفت
(یاد می داری که با ما جنگ در سر داشتی )

ای که با من مهربان صد کینه در دل داشتی
بد همی کردی و بد را نیک می انگاشتی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.