۲۷۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۰

ای فرستاده بداعی استری
دلدلی دیگر بزیبی و فری

به ز شبدیزی بگامی و تگی
کم ز طاوسی ببالی و پری

نام او پیک صبا شاید که هست
گام او از کشوری تا کشوری

هر کجا یک جفته بر دیوار زد
در دم از دیوار بگشاید دری

سنگ زیر دست آهن سم او
هست چون در زیر سنگی ساغری

حمله یی زو و زگوران گله یی
جفته یی زو وز دشمن لشکری

قطع کن نان سپاهی چون ترا
هست در اصطبل ازین سان صفدری

گر بگویم در صفات او سخن
در عروسی می فزایم زیوری

من شتردل را که ترسانم ز گاو
استری باید بخاموشی خری

معنی این قطعه می دانی که چیست
این زمن بستان بمن ده دیگری

بهتری دارم طمع از خدمتت
زآنک در آخر بود زین بهتری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۹ - کتب الی صدیق ارسل الیه کتابا و هوالشیخ نورالدین بن الشیخ محمود ادام الله برکتهما
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.