هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از ضعف و رنج جسمانی خود می‌گوید و خود را از هر جهت ناتوان و ضعیف توصیف می‌کند. او از ناتوانی در سخن گفتن و سرودن شعر می‌نالد و تنها آرزویش حضور در مجلس عمید حسن است. شاعر سپس به توصیف کمالات عمید حسن می‌پردازد و او را بی‌نظیر و یگانه می‌داند، به‌طوری‌که هیچ‌چیز در جهان با او قابل مقایسه نیست. در پایان اشاره می‌کند که هرچند مداحان زیادی برای عمید حسن وجود دارند، اما هیچ‌کس مانند او نیست.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است و درک کامل آن نیاز به آشنایی با اصطلاحات و مضامین شعر کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد و رنج وجودی و مدح ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۳۵ - در مدح عمید حسن

امروز هیچ خلق چو من نیست
جز رنج ازین نحیف بدن نیست

لرزان تر و نحیف تر از من
در باغ شاخ و برگ سمن نیست

انگشتریست پشت من گویی
اشکم جز از عقیق یمن نیست

از نظم و نثر عاجز گشتم
گویی مرا زبان و دهن نیست

از تاب درد سوزش دل هست
وز بار ضعف قوت تن نیست

این هست و آرزوی دل من
جز مجلس عمید حسن نیست

صدری که جز به صدر بزرگیش
اقبال را مقام وطن نیست

چون طبع و خلق او گل و سوسن
در هیچ باغ و هیچ چمن نیست

لؤلؤ و در چو خط و چو لفظش
ولله که در قطیف و عدن نیست

اصل سخن شده ست کمالش
واندر کمالش ایچ سخن نیست

مداح بس فراوان دارد
لیکن از آن یکیش چو من نیست
وزن: مفعول فاعلات فعولن
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴ - در مدح ابوالرشد رشید بن محتاج
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶ - در رثای سید حسن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.