هوش مصنوعی: این شعر از زبان فردی است که از سختی‌های زمانه و ناملایمات زندگی شکایت دارد. او از ناسپاسی دوستان و بی‌وفایی زمانه می‌نالد و به بزرگی و فضیلت شخصی به نام "خواجه سید رئیس ابن حسن" اشاره می‌کند. شاعر در این متن از احساس تنهایی، ناامیدی و فشارهای روحی سخن می‌گوید و در عین حال به امیدواری و ستایش فضایل اخلاقی نیز پرداخته است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و فشارهای روحی ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۶۴ - درود بر خواجه احمد بن حسن

شاد باش ای زمانه ریمن
بکن آنچ آید از تو در هر فن

تن اگر روی گرددم بگداز
پشت اگر سنگ گرددم بشکن

گر بنایی برآیدم بشکوب
ور نهالی ببالدم بر کن

هر که افتاد برکشش در وقت
من چو برخاستم مرا بفکن

بازم اندر بلایی افکندی
که کشیدن نمی تواند تن

اندر آن خانه ام که از تنگی
نجهدم باد هیچ پیرامن

که ز تنگی اگر شوم دلتنگ
نتوانم درید پیراهن

نور مهتاب و آفتاب همی
به شب و روز بینم از روزن

ترسم از بس که دید تاریکی
اندرین حبس چشم روشن من

دید نتوانم ار خلاص بود
همچو خفاش چشمه روشن

بند من گشت از آنچه نسبت کرد
از دل دلربای من آهن

زان کنون همچو بچگان عزیز
دارمش زیر سایه دامن

اگر از من به حیله ببریدند
این همه دوستان عهد شکن

چه سبب را فرو گذاشت مرا
خواجه سید رئیس ابن حسن

آنکه از نوبهاری رادی او
به خزان رست در جهان سوسن

آنکه دانش بدو نموده هنر
وانکه دانا ازو گشاده سخن

ای بزرگی و فضل را ماوی
وی کریمی و جود را مسکن

نه چو لفظ تو در دریا بار
نه چو کف تو ابر در بهمن

هر جوادی به نزد تو سفله
هر فصیحی به نزد او الکن

تا همی مهر بردمد به فلک
تا همی سرو بر جهد ز چمن

در جهان دوستکام بادی تو
که شدم من به کامه دشمن

بر تو نالم همی معونت کن
مر مرا از زمانه ریمن

باد جفت تو دولت میمون
باد یار تو ایزد ذوالمن
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۲۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۳ - مدیح سیف الدوله محمود
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۵ - مدح شیرزاد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.