هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و وفاداری به معشوق سخن میگوید. او بیان میکند که غم معشوقه کمتر از هیچ است و تنها شاعر از حال او آگاه است. شاعر به وفاداری خود تأکید دارد و اشاره میکند که شادی وصال معشوق با غم هجران او برابر است. همچنین، او از نوای چنگ و خاطرات گذشته یاد میکند و در پایان اشاره میکند که بازگشت به گذشته ممکن نیست.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از واژگان و عبارات بهکاررفته در متن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی عاطفی دارند تا بهدرستی درک شوند.
شمارهٔ ۹ - به خواجه ابوالقاسم فرستاده
خواجه ابوالقاسم ای بزرگ اصیل
غم معشوقه هیچ کمتر هست
هستی آگه ز حال کآن خاتون
جز تو آنجاش یار دیگر هست
در وفای تو گر خورد سوگند
که نخورده ست . . . باور هست
شادی وصل او که خواهی یافت
با غم هجر او برابر هست
راههایی که او زند بر چنگ
یاد داری و هیچت از بر هست
برد خواهیش هیچ راه آورد
زین معانیت هیچ در سر هست
آمدن در خورت نبود اینجا
بازگشتنت هیچ در خور هست
غم معشوقه هیچ کمتر هست
هستی آگه ز حال کآن خاتون
جز تو آنجاش یار دیگر هست
در وفای تو گر خورد سوگند
که نخورده ست . . . باور هست
شادی وصل او که خواهی یافت
با غم هجر او برابر هست
راههایی که او زند بر چنگ
یاد داری و هیچت از بر هست
برد خواهیش هیچ راه آورد
زین معانیت هیچ در سر هست
آمدن در خورت نبود اینجا
بازگشتنت هیچ در خور هست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸ - شکوه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰ - ستایشگری
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.