۲۸۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۷ - حسب حال

کدام رنج که آن مرمر انگشت نصیب
کدام غم که بدان مر مرا نبود نوید

اگر غم دل من جمله عمری می بودی
به گیتی اندر بی شک بماندمی جاوید

همی به پیچم از رنج چوشوشه زر
همی بلرزم بر خویشتن چو شاخک بید

امید نیست مرا گر کسی امید بود
امید منقطع و منقطع امید امید

نگر چگونه بود حال من که در شب و روز
چرا غم از مهتابست و آتش از خورشید

سپید گشت به من روی روزگار و کنون
همی سیاه کند روزگارم اینت سپید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶ - تهنیت جشن مهرگان
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸ - خیر باد شغل و سفر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.