۳۴۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۷

چو فیض ابر به نم لاله را کلاه بشست
بنفشه تازه شد و طرّه دوتاه بشست

کف سحاب چو سقّا گلاب زن برداشت
ز خاک غالیه گون چهره گیاه بشست

بیا بیا که گر از عشق توبه می کردم
به بوی زلف تو دل دست ازین گناه بشست

اگر به غیر تو چشم نظر سیه کردم
بیا که خاک درت چشم عذرخواه بشست

بر آستان تو چندان گریست ابن حسام
که آب دیدهٔ او نامه سیاه بشست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.