هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و زیبایی معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که با وجود دانش و بصیرتش، قادر به توصیف کامل زیبایی‌های معشوق نیست. او از خیال‌پردازی درباره سروقد معشوق، لب شیرین و ابروی شوخ او سخن می‌گوید و خود را مقصر طولانی شدن سخن می‌داند. همچنین، شاعر به علم و دانش اشاره کرده و خود را غلام ساقی کوثر می‌داند. در نهایت، امیدوار است که با وجود موانع زیاد، به مقصود خود برسد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به‌کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۴۶

اگر چه خرد شناس و مبصّرم به حدیث
به خورده دهنت ره نمی برم به حدیث

خیال سرو قدت را خیال ها بستم
سخن دراز شد و من مقصّرم به حدیث

خیال حسن تو صورت نمی توانم بست
به وجه احسن اگر چه مصورم به حدیث

به صفّ ابروی شوخ تو پی نیارم برد
اگر چه در صف معنی کمان ورم به حدیث

بیان آن لب شیرین نمی توانم کرد
به نطق اگر چه نمودار شکّرم به حدیث

از آن مدینه که در وی زلال علم دهند
غلام مشرب ساقی کوثرم به حدیث

هزار قنطره ابن حسام در راه است
مگر به منزل مقصود ره برم به حدیث
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.