هوش مصنوعی:
شاعر در این غزل عاشقانه، به بیان درد عشق و اشتیاق به وصال معشوق میپردازد. او با استفاده از استعارههای زیبا مانند کعبه، حجاج، و نسیم صبا، عمق احساسات خود را نشان میدهد و از معشوق طلب درمان و وصال میکند. در پایان نیز زیبایی معشوق را صنع خداوند میداند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۱۲۶
ما وصال تو به زاری و دعا می طلبیم
دردمندیم و ز لعل تو دوا می طلبیم
همچو حجّاج به احرام درت بسته میان
کعبه ی کوی تو از راه صفا می طلبیم
هر کسی از پی مقصود خود اندر طلبی است
حاصل آنست که ما از تو ترا می طلبیم
دیده هر سو نگران و تو به خلوتگه دل
تو کجایی و ترا ما به کجا می طلبیم
در نسیمی که ز زلف تو دمد موجودست
آنچه از رایحه ی باد صبا می طلبیم
نفحه ی مشک خطا در شکن طرّه ی تست
ما ز چین سر زلفت به خطا می طلبیم
غرض ابن حسام از رخ زیبای تو چیست
غالب آنست که ما صنع خدا می طلبیم
دردمندیم و ز لعل تو دوا می طلبیم
همچو حجّاج به احرام درت بسته میان
کعبه ی کوی تو از راه صفا می طلبیم
هر کسی از پی مقصود خود اندر طلبی است
حاصل آنست که ما از تو ترا می طلبیم
دیده هر سو نگران و تو به خلوتگه دل
تو کجایی و ترا ما به کجا می طلبیم
در نسیمی که ز زلف تو دمد موجودست
آنچه از رایحه ی باد صبا می طلبیم
نفحه ی مشک خطا در شکن طرّه ی تست
ما ز چین سر زلفت به خطا می طلبیم
غرض ابن حسام از رخ زیبای تو چیست
غالب آنست که ما صنع خدا می طلبیم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.