هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلگونه، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. او از زیباییهای معشوق، انتظار دیدار، و رنجهای عشق میگوید. تصاویری مانند گلشن، شمشاد، سرو، و جواهرات برای توصیف معشوق به کار رفتهاند. شاعر از درد فراق و بیقراری دل سخن میگوید و از معشوق میخواهد که به وعدهاش عمل کند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
غزل شمارهٔ ۱۵۲
ای خیال عارضت گلشن نگار چشم من
رُسته شمشاد قدت در چشمه سار چشم من
گر خیالت دامن آب روان می بایدش
گو بیا چون سرو بنشین بر کنار چشم من
چشم خوشخوابت به عیاری و شوخی می برد
صبر و آرام دل خواب و قرار چشم من
وعده دیدار خویشم داده بودی پیش ازین
آخر ای جان رحم کن بر انتظار چشم من
می خلد در دیده من خار مژگانت چو تیر
وه کز آن خارست دایم خار خار چشم من
با دل من هر چه رفت از اختیار دیده بود
آه دل کاین دل چه دید از اختیار چشم من
از غبار دامنت بر چشم من گردی فشان
کان جواهر سرمه بنشاند غبار چشم من
مقدمت را هر کسی آخر نثاری ساختند
دُرّ و مروارید غلطان بین نثار چشم من
رازت ای ابن حسام از پرده بیرون میکشد
مردم غمَّاز کامد پرده دار چشم من
رُسته شمشاد قدت در چشمه سار چشم من
گر خیالت دامن آب روان می بایدش
گو بیا چون سرو بنشین بر کنار چشم من
چشم خوشخوابت به عیاری و شوخی می برد
صبر و آرام دل خواب و قرار چشم من
وعده دیدار خویشم داده بودی پیش ازین
آخر ای جان رحم کن بر انتظار چشم من
می خلد در دیده من خار مژگانت چو تیر
وه کز آن خارست دایم خار خار چشم من
با دل من هر چه رفت از اختیار دیده بود
آه دل کاین دل چه دید از اختیار چشم من
از غبار دامنت بر چشم من گردی فشان
کان جواهر سرمه بنشاند غبار چشم من
مقدمت را هر کسی آخر نثاری ساختند
دُرّ و مروارید غلطان بین نثار چشم من
رازت ای ابن حسام از پرده بیرون میکشد
مردم غمَّاز کامد پرده دار چشم من
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.