هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از ناتوانی خود در انجام اعمال صالح و دوری از تقوای واقعی سخن میگوید. او اعتراف میکند که در طول عمرش نتوانسته قدمی بدون لغزش بردارد و همواره اسیر هوای نفس بوده است. شاعر به ضعف خود در برابر temptations اعتراف کرده و بیان میکند که بدون عنایت الهی، راه رفتن در مسیر virtue برایش ممکن نیست.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین استفاده از استعارههای پیچیده و مفاهیم انتزاعی برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۱۷۸
کدام زهد و چه تقوی که خالی از خللی
نکرده ام من مسکین به عمر خود عملی
عجب مدار ز لخشیدنم به حشر که من
نرفته ام قدمی بر بساط بی زللی
نَشُسته ام به همه عمر بر خلاف هوی
سواد خال خجالت ز چهره املی
به گرد موکب چابک رکاب ره نرسد
عنان به دست هوی داده ای چو من کِسِلی
نظر چگونه فتد بر تجلِّیات جلال
چو در مباصره باشد بهر طرف سبلی
عروس حسن عمل زینت آن زمان یابد
که هم ز کسوت تقوی درو کشی حللی
عنایت ار نبود دستگیر ابن حسام
چگونه راه رود پای بسته در وحلی
نکرده ام من مسکین به عمر خود عملی
عجب مدار ز لخشیدنم به حشر که من
نرفته ام قدمی بر بساط بی زللی
نَشُسته ام به همه عمر بر خلاف هوی
سواد خال خجالت ز چهره املی
به گرد موکب چابک رکاب ره نرسد
عنان به دست هوی داده ای چو من کِسِلی
نظر چگونه فتد بر تجلِّیات جلال
چو در مباصره باشد بهر طرف سبلی
عروس حسن عمل زینت آن زمان یابد
که هم ز کسوت تقوی درو کشی حللی
عنایت ار نبود دستگیر ابن حسام
چگونه راه رود پای بسته در وحلی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.