هوش مصنوعی: این متن یک مدیحه‌سرایی و ستایشنامه است که در آن شاعر به ستایش پادشاه عادل و قدرتمند می‌پردازد. او از وفاداری خود به پادشاه، خدماتش در طول سی سال و محبت‌های پادشاه سخن می‌گوید. همچنین، به قدرت و جلال پادشاه اشاره می‌کند که از شرق تا غرب گسترده است و دشمنانش را شکست داده است. شاعر از ملول شدن پادشاه از او نگران است و می‌خواهد که پادشاه همچنان به او توجه کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق ادبی و تاریخی است و درک آن نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی و اصطلاحات پیچیده دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند وفاداری، قدرت و عدالت ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۷۴ - نیز در ستایش اتسز

ای یک غلام تو بگه حرب صد سپاه
اندر جوار جاه تو اسلام را پناه

مقبل ترین عالمی و طالع ترا
هشت آسمان معسکر و هفت اختران سپاه

موج سخاوت تو رسیده بشرق و غرب
اوج جلالت تو گذشته ز مهر و ماه

روی ولی تو ز وفاق تو شد سفید
روی عدوی تو ز خلاف تو شد سپاه

تا بر سریر ملک نشینی بر غم خصم
بر تن قبای دولت و بر سر کلاه جاه

تصحیف گشته بر تن حساد تو قبا
مقلوب گشته بر سر اعدای تو کلاه

خورشید از آن قرار بگیرد همی بشب
تا پیش بارگاه تو حاضر شود پگاه

ای پادشاه عادل و ای آنکه در جهان
هم آفتاب ملکی و هم سایهٔ الاه

سی سال شد که بنده بصف نعال تو
بوده مدیح خوان تو بر تخت و مدح خواه

داند خدای عرش که هرگز نایستاد
چون بنده مدح خوانی در هیچ بارگاه

اکنون دلت ز بندهٔ سی ساله شده ملول
در دل ز طول مدت یابد ملال راه

از بنده یک گناه بسی سال مانده است
دانی اگر بچشم حقیقت کنی نگاه

لیکن مثل زننده : چو مخدوم شد ملول
جوید گناه چاکر بیچاره بی گناه

ای بس شبا! که در غم درگاه فرخت
نغنوده ام ز ناله و ناسوده ام ز آه

جانم شده تباه بدست مخالفان
عهد ولا و طاعت تو ناشده تباه

تو حق خدمت من مسکین نگاه دار
چونانکه حق خدمت تو داشتم نگاه

تا کاه پایدار نباشد بسان کوه
تا کوه بی قرار نباشد بسان کاه

بادا مقامگاه ولی تو اوج چرخ
بادا قرارگاه عدوی تو قعر چاه
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۳ - هم در مدح اتسز
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۵ - در مدح شمس الدین وزیر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.