۳۴۱ بار خوانده شده

بخش ۱۵ - قطع اطناب اطناب و ختم بر دعای استجابت ماب

جامی اطناب در سخن نه سزاست
قصه کوتاه کن که وقت دعاست

نه دعایی که شاعرانه بود
از ره صدق بر کرانه بود

خواهی آنها ز ایزد متعال
که بود در قیاس عقل محال

یا بود ز آرزوی نفسانی
مقتصر بر زخارف فانی

بل دعای قرین صدق و صفا
مشتمل بر مصالح دو سرا

هم در او جاه و حشمت دنیا
هم در او عز و دولت عقبا

سر نهی بر زمین عجز و نیاز
کای خدا کار او به لطف بساز

عدل را در دلش چنان جا کن
که نراند برون ز عدل سخن

شرع را پیشوای حکمش دار
حکم او را ز شرع ساز مدار

هر چه باشد ز عدل و شرع برون
مده او را بر آن قرار و سکون

تا بود در جهان بقا امکان
باقیش دار شاه و شاه نشان

دولتش را درین سرای امید
ساز تخم سعادت جاوید

مقبلی کش به خیر راهنماست
و او خود اندر زمانه بی همتاست

در پناهش پناه عالم باد
بالنبی و آله الامجاد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۴ - پند مأمون به فرزند خویش
گوهر بعدی:بخش ۱۶ - گفتار در ترغیب مسترشدان آگاه بر مداومت کلمه طیبه لااله الاالله که مفتاح گنج سعادت و مصباح کنج عبادت است
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.