۳۶۸ بار خوانده شده

بخش ۵۳ - مخاطبة مع المکاشفین بسر القدر

ای مکاشف شده به سر قدر
پرده جد و اجتهاد مدر

بگذار از خویش و در خدای گریز
بگسل از خویش و در خدای آویز

گر چه تو ز اختیار مأموری
لیک در اختیار مجبوری

بین درین کارگاه وهم و خیال
خویش را در مجاری افعال

قالبی ز اختیار خود عاری
گشته افعال حق بر او جاری

هر چه جاری شود بر او ز افعال
بنگر کز دو نیست بیرون حال

یا ز اسباب قرب رضوان است
یا ز آثار بعد و خذلان است

گر ز قسم نخست باشد کار
نعمت حق شمار و شکرگزار

اذ من الشکر عم آلاؤه
و من الشکر دام نعماؤه

شکر باشد کلید گنج مزید
گنج خواهی مده ز دست کلید

ور ز قسم دوم بود کارت
شمر از نفس زشت کردارت

جرم و عصیان به سوی خویش افکن
سر شرمندگی به پیش افکن

معذرت پیشه گیر و استغفار
عجز و فقر و شکستگی پیش آر

کای خدا بنده گنهکارم
گرد خود کوهها گنه دارم

نیست غیر از تو عذر خواه تو کس
عذر من عفو کرده و کاه تو بس
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۵۲ - جواب آن
گوهر بعدی:بخش ۵۴ - اشارة الی ما قاله بعض کبراء العارفین فی معنی قوله تعالی «یا ایها الناس اتقوا ربکم » الایة ان الامر ذم و حمد فکونوا وقایته فی الذم واجعلوه وقایتکم فی الحمد تکونوا ادباء عالمین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.