۲۹۵ بار خوانده شده

بخش ۶۲ - در بیان آنکه در جهت بودن حق سبحانه و تعالی به اعتبار تنزل است به مرتبه جسم و جسمانیات و الا من حیث هو مبراست از جمیع امکنه و جهات

چون نه جسم است حق نه جسمانی
نه هیولاست نی هیولانی

باشد از حیز و جهت بیرون
وز حدود مشابهت بیرون

هست من حیث ذاته الأقدس
صفت او همین تجرد و بس

لیک چون در مراتب امکان
گشت ظاهر به صورت اعیان

در جهان هر صفت که معروف است
بی تقید به جمله موصوف است

هر چه باشد ز جنس خیر و جمیل
بین ز اوصاف ذات او بی قیل

وانچه نقصی بود در آن واقع
نیست قطعا به سوی حق راجع

بلکه هست آن به ذوق اهل سداد
از قصور قبول استعداد

پس دلالت بر آنکه وصف کمال
هست ز اوصاف ایزد متعال

حمد حق باشد و ستایش او
قابل مستعد ستایش گو

وانکه از قابل است شر و قبیح
نه ز حق بهر حق بود تسبیح

پی اظهار این مراد و مرام
وارد است از نبی علیه سلام

انما الخیر کله بیدیک
لکن الشر لا یعود الیک

حق هم از بهر کشف این مقصود
در کلام مجید خود فرمود

هیچ چیزی ز نامی و جامد
نیست الا مسبح و حامد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۶۱ - در بیان آنکه ملازمت مصلی مر شطر مسجد حرام را بنا به انقیاد امر حق و اتباع شریعت اوست و الا هویت حق سبحانه چنانکه در قبله مصلی هست در جمیع جهات هست
گوهر بعدی:بخش ۶۳ - در بیان آنکه تسبیح موجودات به لسان حال می باشد چنانکه گذشت و ارباب کشف و نظر در آن متفقند و به زبان مقال نیز می باشد چنانکه اصحاب کشف و عیان بدان قایلند و در احادیث نیز واقع است
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.