هوش مصنوعی: این متن به بیان حسرت و اندوه عمیق شخصی می‌پردازد که در زمان نامناسب گریه کرده و اکنون پشیمان است. او از اشک‌های بی‌فایده و غم بی‌ثمر خود سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که ای کاش زودتر اقدام کرده بود. متن همچنین تضاد بین شادی و غم را نشان می‌دهد و اشاره می‌کند که گاهی شادی‌های ظاهری می‌توانند منجر به رنج درونی شوند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

بخش ۱۵۱ - قال الله تعالی یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله

حسرت از جان او برآرد دود
وان زمان حسرتش ندارد سود

بس که ریزد ز دیده اشک ندم
غرق گردد ز فرق تا به قدم

و آب چشمش شود در آن شیون
آتشش را به خاصیت روغن

کاش این گریه پیش ازین کردی
غم این کار پیش ازین خوردی

دادی از جویبار دیده نمی
شستی از نامه سیه رقمی

نم چه سود این زمان که کشت امل
خشک گشت از تف سموم اجل

گریه روزی که بود فایده مند
از جهالت به خنده شد خرسند

چون زمان نشاط و خنده رسید
آبش از چشم و خون ز دل بچکید

حق چو فلیضحکوا قلیلا گفت
او ز بس خنده همچو غنچه شکفت

جوی چشمش شد ترشح جو
هرگز از چشمه سار فلیبکوا

لاجرم روز ضحک و استبشار
خون فشاند ز دیده خونبار

همه ضاحک ز عیش و مستبشر
او ز رنج و عنا عبوس و کدر
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۵۰ - حکایت بر سبیل تمثیل
گوهر بعدی:بخش ۱۵۲ - تنبیه للغافلین و ایقاظ للنائمین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.