۳۰۳ بار خوانده شده

بخش ۱۶۲ - در بیان آنکه چون کسی را با حضرت رسالت صلی الله علیه و سلم نسبت دینی درست نباشد دعوی نسبت طینی سودی ندارد

پادشاهانه مجلسی می ساخت
نرد صحبت به هر کسی می باخت

برد روزی ز ذوق راهروی
ره بدان جمع سیدی علوی

شوکت و جاه شیخ را چو بدید
شوک آن شوکتش به سینه خلید

گفت هستم من آل پیغمبر
این بزرگی مرا بود در خور

با چنین رفعت نسب که مراست
این بزرگی نصیب شیخ چراست

هر خیالی که در مقابل شیخ
کرد اندیشه تافت بر دل شیخ

شیخ آیینه ایست لیکن کری
رویش از زنگ احتجاب بری

گشته در مرکز جهان مرکوز
رو به روی جهانیان شب و روز

هر چه ظاهر شود ز جمله جهات
منعکس گردد اندر آن مرآت

پیش این شیخ اگر روی زنهار
خاطر از زشت و خوب خالی دار

کانچه باشد بدان دل تو گرو
بر دل شیخ افکند پرتو

گر بود زشت آه و واویلی
ور بود خوب سادگی اولی

ساده نه لوح خویش پیش دبیر
تا شود از دبیر حرف پذیر

تا بود لوح تو حریف حروف
کی به تحریر او شود موصوف

گفت القصه شیخ با علوی
کای فروغ چراغ مصطفوی

نز نسب یافت آنچه جد تو یافت
از نسب کس به قرب حق نشتافت

گر نسب ساختی سرافرازش
بو لهب نیز بودی انبازش

من هم این از نسب نیافته ام
لیک در پیروی شتافته ام

مصطفی را ز فضل ربانی
گشته ام در متابعت فانی

به ره سنتش فرو شده ام
تا به حدی که جمله او شده ام

هستی من در او چو او برسید
حق به محبوبی خودم بگزید

شیخ مهنه که در فضای وجود
کس ازو مه نبود ز اهل شهود

بود صافی ز رنگ کبر و ریا
تافت زو عکس کبریای خدا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۶۱ - در مذمت آن طایفه شقاوت مال که خود را آل نبی و اهل بیت او شمرند صلی الله علیه و علی آله و سلم: و حال آنکه نباشند. قال صلی الله علیه و سلم: لعن الله الداخل فینا بغیر نسب و الخارج عنا بغیر سبب
گوهر بعدی:بخش ۱۶۳ - تفسیر قوله تعالی: قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.