هوش مصنوعی: این متن عرفانی به موضوع وحدت وجود و رهایی از خودپرستی (ما و من) می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که افراد کامل از قید منیت رها شده‌اند و به شهود وحدت رسیده‌اند. در این حالت، سخن‌گفتن از «من» و «ما» بی‌معناست، زیرا همه چیز تجلی حق است و فرد به‌عنوان واسطه‌ای برای بیان حقیقت عمل می‌کند. مانند قطره‌ای که در دریا حل می‌شود، انسان نیز در وحدت با حق محو می‌شود.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در این متن برای درک و تجزیه‌وتحلیل، به بلوغ فکری و آشنایی با مبانی عرفان اسلامی نیاز دارد. نوجوانان ممکن است در فهم این سطح از مفاهیم انتزاعی دچار مشکل شوند.

بخش ۱۶۹ - سؤال و جواب

ور تو گویی که کاملان بسیار
ما و من آورند در گفتار

بی شک ایشان بسی شتافته اند
وز من و ما خلاص یافته اند

ما و من بر زبان چرا رانند
غرض از ما و من که را دانند

گویم آن کس که شد ز خویش خلاص
شد به سر شهود وحدت خاص

غیر مشهود خود نداند هیچ
غیر ازان بر زبان نراند هیچ

نشود زانش ما و من مانع
هر چه گوید بر آن شود واقع

من چو گوید مرادش از من اوست
اوست چون مغز و لفظ ها همه پوست

بلکه حق بر زبان او گویاست
نطق حق از زبان او پیداست

متکلم ز خود چو گوید راز
جز من و ما دگر چه گوید باز

قایل من چو نیست جز ذوالمن
غیر ذوالمن کجا بود آن من

قطره چون بحر ساخت ناچیزش
که تواند ز بحر تمییزش

به من و ما اگر شود گویا
من و مایش بود همان دریا

گر چه آرد هزار طوفان زور
نفتدش در شهود بحر فتور
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۶۸ - اشارت به آنکه نکته در آن چه بوده باشد که حضرت شیخ قدس سره از خود به کلمه ایشان تعبیر کرده نه به او که غایب واحد راست
گوهر بعدی:بخش ۱۷۰ - در بیان آنکه کاملان و عارفان را ملاحظه صورت کثرت از مشاهده سر وحدت باز نمی دارد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.