هوش مصنوعی: این متن یک سرودهٔ عرفانی-اخلاقی است که در آن شاعر به عجز و ناتوانی خود در ستایش پروردگار اعتراف می‌کند و دعایی برای پادشاه می‌سراید. او از خداوند می‌خواهد که پادشاه را در دین استوار کند، دولت او را جاودان سازد و او را شایستهٔ ملک ابدی نماید. همچنین برای نیکخواهان پادشاه آرزوی سلامت و سعادت می‌کند.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عرفانی و اخلاقی نسبتاً پیچیده است و درک کامل آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن فارسی دارد.

بخش ۷ - اظهار عجز از استیفای ثنا کردن و دست تضرع به ادای دعا برآوردن

به که اکنون اعتراف آرم به عجز
نعره ی اقرار بردارم به عجز

پیش ارباب ذکا اینست دین
سر لا احصی ثنا اینست این

چون ثنایش را نمی یارم شمار
به که گیرد بر دعا کارم قرار

نی دعایی کاید از هر سست رای
مختصر بر عز و جاه این سرای

بل دعایی چون دعای اهل دل
بر کرم های الهی مشتمل

هم نشاط و کامرانی آورد
هم حیات جاودانی آورد

شاه را روی دل اندر دین کند
دولت دینداریش آیین کند

شغل او بر موجب فرمان شود
تخم دولت های جاویدان شود

تا بود این طارم نیلوفری
جلوه گاه آفتاب خاوری

تخت شاهی جلوه گاه شاه باد
خاطرش ز اسرار دین آگاه باد

بادش از فضل ازل هر دم مدد
تا شود شایسته ی ملک ابد

نیکخواهانش زهر آفت سلیم
بر طریق نیکخواهی مستقیم

شاه را فضل و هنر بی حد بود
حد آن کی طاقت بخرد بود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۶ - حکایت آن شاعر که دعوی مداحی شاه کرد و نامه ای مختصر به نام شاه پیش آورد
گوهر بعدی:بخش ۸ - انتقال به مدح گوهر کان فتوت و مشید ارکان اخوت والی ملک جاه و جمال یوسف مصر فضل و افضال اعز الله تعالی انصاره و ضاعف اقتداره
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.