هوش مصنوعی:
این متن به تمثیل قطره‌ای می‌پردازد که در تابستان به آب تبدیل می‌شود و به سوی دریا روانه می‌شود. در مسیر خود، به اشکال مختلف مانند موج، بخار، ابر، باران و سیل تبدیل می‌شود و در نهایت به دریا می‌پیوندد. قطره در این سفر درمی‌یابد که همه‌چیز جزئی از دریا است و هیچ چیز جدا از آن نیست. این تمثیل به عارفان عشق‌آیین نیز اشاره می‌کند که تنها حق را می‌بینند و تفاوت‌ها تنها در نگاه است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از تمثیل‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
بخش ۱۳ - تمثیل
قطره چون آب شد به تابستان
گشت آن آب سوی بحر روان
وز روانی خود به بحر رسید
خویشتن را ورای بحر ندید
هستی خویش را در او گم ساخت
هیچ چیزی به غیر آن نشناخت
گاه او را عیان به صورت موج
دید، هم در حضیض و هم در اوج
متراکم شد آن بخار و، از آن
متکاون شد ابر در نیسان
متقاطر شد ابر و باران گشت
رونق افزای باغ و بستان گشت
قطره‌ها چون به یکدگر پیوست
سیل شد بر رونده راه ببست
سیل هم کف‌زنان، خروش‌کنان
تافت یکسر به سوی بحر، عنان
چون به دریا رسید، کرد آرام
شد درین دوره سیر بحر، تمام
قطره این را چو دید، نتوانست
کردن انکار دیده و، دانست
کوست موج و بخار و سیل و سحاب
اوست کف، اوست قطره، اوست حباب
هیچ جز بحر در جهان نشناخت
عشق با هر چه باخت، با او باخت
از چب و راست چون گشاد نظر
غیر دریا ندید چیز دگر
همچنین عارفان عشق آیین
در جهان نیستند جز حق بین
دیدهٔ جمله مانده بر یک جاست
لیکن اندر نظر تفاوتهاست
گشت آن آب سوی بحر روان
وز روانی خود به بحر رسید
خویشتن را ورای بحر ندید
هستی خویش را در او گم ساخت
هیچ چیزی به غیر آن نشناخت
گاه او را عیان به صورت موج
دید، هم در حضیض و هم در اوج
متراکم شد آن بخار و، از آن
متکاون شد ابر در نیسان
متقاطر شد ابر و باران گشت
رونق افزای باغ و بستان گشت
قطره‌ها چون به یکدگر پیوست
سیل شد بر رونده راه ببست
سیل هم کف‌زنان، خروش‌کنان
تافت یکسر به سوی بحر، عنان
چون به دریا رسید، کرد آرام
شد درین دوره سیر بحر، تمام
قطره این را چو دید، نتوانست
کردن انکار دیده و، دانست
کوست موج و بخار و سیل و سحاب
اوست کف، اوست قطره، اوست حباب
هیچ جز بحر در جهان نشناخت
عشق با هر چه باخت، با او باخت
از چب و راست چون گشاد نظر
غیر دریا ندید چیز دگر
همچنین عارفان عشق آیین
در جهان نیستند جز حق بین
دیدهٔ جمله مانده بر یک جاست
لیکن اندر نظر تفاوتهاست
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱۲ - از دفتر دوم سلسلةالذهب در خلق اسماء باری و پیداش عشق
گوهر بعدی:بخش ۱۴ - حکایت آن زن که سی سال در مقام حیرت بر یک جای بماند
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.
