۲۹۲ بار خوانده شده
چون به تدبیر حکیم نامدار
یافت گیتی بر شه یونان قرار
یک نگینوار از همه روی زمین
خارجش نگذاشت از زیر نگین
شه شبی در حال خویش اندیشه کرد
شیوهٔ نعمتشناسی پیشه کرد
خلعت اقبال بر خود چست یافت
هر چه از اسباب دولت جست، یافت
غیر فرزندی که از عز و شرف
از پس رفتن، بود او را خلف
در ضمیر شه چون این اندیشه خاست
گفت با دانای حکمتپیشه، راست
گفت: ای دستور شاهی پیشهات!
آفرین بادا! بر این اندیشهات!
هیچ نعمت بهتر از فرزند نیست
جز به جان فرزند را پیوند نیست
حاصل از فرزند گردد کام مرد
زنده از فرزند ماند نام مرد
چشم تو تا زندهای روشن بدوست
خاک تو چون مردهای، گلشن بدوست
دستت او گیرد، اگر افتی ز پای
پایت او باشد، اگر مانی به جای
پشت تو از پشتیاش گردد قوی
عمرت از دیدار او یابد نوی
دشمنت را شیوه از وی شیون است
خاصه، گویی بهر قهر دشمن است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
یافت گیتی بر شه یونان قرار
یک نگینوار از همه روی زمین
خارجش نگذاشت از زیر نگین
شه شبی در حال خویش اندیشه کرد
شیوهٔ نعمتشناسی پیشه کرد
خلعت اقبال بر خود چست یافت
هر چه از اسباب دولت جست، یافت
غیر فرزندی که از عز و شرف
از پس رفتن، بود او را خلف
در ضمیر شه چون این اندیشه خاست
گفت با دانای حکمتپیشه، راست
گفت: ای دستور شاهی پیشهات!
آفرین بادا! بر این اندیشهات!
هیچ نعمت بهتر از فرزند نیست
جز به جان فرزند را پیوند نیست
حاصل از فرزند گردد کام مرد
زنده از فرزند ماند نام مرد
چشم تو تا زندهای روشن بدوست
خاک تو چون مردهای، گلشن بدوست
دستت او گیرد، اگر افتی ز پای
پایت او باشد، اگر مانی به جای
پشت تو از پشتیاش گردد قوی
عمرت از دیدار او یابد نوی
دشمنت را شیوه از وی شیون است
خاصه، گویی بهر قهر دشمن است
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۴ - آغاز داستان سلامان و ابسال
گوهر بعدی:بخش ۶ - تدبیر کردن حکیم در ولادت فرزند پس از نکوهش شهوت و زن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.