۳۰۲ بار خوانده شده
از کمانداران خاص اندر زمان
خواستی ناکرده زه چاچی کمان
بی مدد آن را به زه آراستی
بانگ زه از گوشهها برخاستی
دست مالیدی بر آن چالاک و چست
تا بن گوشاش کشیدی از نخست
گاه بنهادی سه پر مرغی بر آن
رهسپر گشتی به هنجار نشان
ورگشادی تیر پرتابی ز شست
بودیاش خط افق جای نشست
گرنه مانع سختی گردون شدی
از خط دور افق بیرون شدی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
خواستی ناکرده زه چاچی کمان
بی مدد آن را به زه آراستی
بانگ زه از گوشهها برخاستی
دست مالیدی بر آن چالاک و چست
تا بن گوشاش کشیدی از نخست
گاه بنهادی سه پر مرغی بر آن
رهسپر گشتی به هنجار نشان
ورگشادی تیر پرتابی ز شست
بودیاش خط افق جای نشست
گرنه مانع سختی گردون شدی
از خط دور افق بیرون شدی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۷ - صفت چوگان باختن سلامان
گوهر بعدی:بخش ۹ - در صفت جود و سخا و بذل و عطای وی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.