هوش مصنوعی:
پس از مرگ فیلقوس، اسکندر به تخت پادشاهی می‌نشیند و خطاب به مردم اعلام می‌کند که به دنبال برتری‌جویی نیست و از آنها می‌خواهد برای خود رهبری عادل و بخشنده انتخاب کنند. مردم در پاسخ، او را به عنوان شاه و سرور خود می‌پذیرند و اسکندر نیز عدالت و خیرخواهی را وعده می‌دهد.
رده سنی:
12+
متن دارای مفاهیم اخلاقی و تاریخی است که برای درک بهتر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد. همچنین، زبان شعر ممکن است برای کودکان کم‌سال پیچیده باشد.
بخش ۶ - مرگ فیلقوس و پادشاهی اسکندر
چنین گفت دانشور روم و روس
که چون رخت بست از جهان فیلقوس
سکند برآمد به تخت بلند
صلایی به بالغ‌دلان در فکند
که: «ای واقفان از معاد و معاش!
که هستیم با یکدگر خواجه‌تاش
سفر کرد ازین ملک، شاه شما
به هر نیک و بد نیکخواه شما
نباشد شما را ز شاهی گزیر
که باشد به فرمان او داروگیر
ندارم ز کس پایهٔ برتری،
که باشد مرا وایهٔ سروری
بجویید از بهر خود مهتری!
کرم‌پروری معدلت گستری!»
سکندر چو شد زین حکایت خموش
ز جان خموشان برآمد خروش
که: «شاها! سر و سرور ما تویی!
ز شاهان مه و مهتر ما تویی!»
وز آن پس به بیعت گشادند دست
به سر تاج، بر تخت شاهی نشست
زبان را به تحسین مردم گشاد
که:«نقد حیات از شما کم مباد!
امیدم چنانست از کردگار
کز آن گونه کز شاهی‌ام ساخت کار،
ز الهام عدلم کند بهره‌مند
نیفتد بجز عدل هیچ‌ام پسند!»
که چون رخت بست از جهان فیلقوس
سکند برآمد به تخت بلند
صلایی به بالغ‌دلان در فکند
که: «ای واقفان از معاد و معاش!
که هستیم با یکدگر خواجه‌تاش
سفر کرد ازین ملک، شاه شما
به هر نیک و بد نیکخواه شما
نباشد شما را ز شاهی گزیر
که باشد به فرمان او داروگیر
ندارم ز کس پایهٔ برتری،
که باشد مرا وایهٔ سروری
بجویید از بهر خود مهتری!
کرم‌پروری معدلت گستری!»
سکندر چو شد زین حکایت خموش
ز جان خموشان برآمد خروش
که: «شاها! سر و سرور ما تویی!
ز شاهان مه و مهتر ما تویی!»
وز آن پس به بیعت گشادند دست
به سر تاج، بر تخت شاهی نشست
زبان را به تحسین مردم گشاد
که:«نقد حیات از شما کم مباد!
امیدم چنانست از کردگار
کز آن گونه کز شاهی‌ام ساخت کار،
ز الهام عدلم کند بهره‌مند
نیفتد بجز عدل هیچ‌ام پسند!»
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۵ - نزدیک شدن مرگ فیلقوس و به حضور خواستن اسکندر
گوهر بعدی:بخش ۷ - خردنامهٔ ارسطو
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.
