هوش مصنوعی:
این شعر از درد و رنج ناشی از خیانت و جفای دیگران سخن میگوید. شاعر از سوختن آشیان خود در آتش کین، گسستن پیوندها، و شکست الفت مینالد. او از ظلم و ستمی که مانع آرامش بلبلان در چمن میشود، سخن میگوید و به تیرهبختی خود اشاره میکند. در نهایت، شاعر به صبر دعوت میکند و امیدوار است که حق از بین نرود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق اجتماعی و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از واژگان و مضامین ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
فتنه آذربایجان
فغان که آتش کین آشیان ما را سوخت
به غیر ناله نخیزد نوایی از دهنی
گسست رشته پیوند، یار دشمن خوی
شکست حقه الفت، حریف حق شکنی
جفای زاغ و زغن بین که از سیاه دلی
به بلبلان نگذارند گوشه چمنی
به تیره بختی ما شمع انجمن سوزد
به هرکجا که حریفان کنند انجمنی
بنای خانه بیداد واژگون گردد
به دست تیر زنی یا به آه پیرزنی
کسی که بد به وطن گفت بی وطن بادا
که بر وطن نزند طعنه غیر بی وطنی
اگر میانه و تبریز و اردبیل افتاد
به دست غیر، چو گنجی به دست راهزنی
به صبر کوش تو ای دل که حق رها نکند
«چنین عزیز نگینی، به دست اهرمنی »
به غیر ناله نخیزد نوایی از دهنی
گسست رشته پیوند، یار دشمن خوی
شکست حقه الفت، حریف حق شکنی
جفای زاغ و زغن بین که از سیاه دلی
به بلبلان نگذارند گوشه چمنی
به تیره بختی ما شمع انجمن سوزد
به هرکجا که حریفان کنند انجمنی
بنای خانه بیداد واژگون گردد
به دست تیر زنی یا به آه پیرزنی
کسی که بد به وطن گفت بی وطن بادا
که بر وطن نزند طعنه غیر بی وطنی
اگر میانه و تبریز و اردبیل افتاد
به دست غیر، چو گنجی به دست راهزنی
به صبر کوش تو ای دل که حق رها نکند
«چنین عزیز نگینی، به دست اهرمنی »
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:لاله کوهی
گوهر بعدی:سوارکاران
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.