هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، توصیفی زیبا از معشوق و احساسات شاعر نسبت به اوست. شاعر با استفاده از استعارههایی مانند «آب حیات» و «خضر»، معشوق را به عنوان منبع زندگی و جاودانگی میستاید. همچنین، از درد عشق و بیوفایی معشوق شکوه میکند و رنج عاشق را به تصویر میکشد.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند «زهر» و «وفات» ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.
غزل شمارهٔ ۴۴
چیست پیراهن آن دلبر شیرین حرکات؟
همچو سرچشمه خضرست و بدن آب حیات
این چه قدست و چه رفتار و چه شیرین حرکات؟
گوییا موج زنان می گذرد آب حیات
گر بیاد لب او زهر دهندم که: بنوش
تلخی زهر ز هر در دهدم ذوق نبات
این چه ماهیست که در کلبه تاریک منست؟
آب حیوان نتوان یافت چنین در ظلمات
بسکه از ناله دلم دوش قیامت می کرد
عرصه کوی ترا ساخت زمین عرصات
چند گویی ز سر ناز که: جان ده بوفا؟
جان من، کار دگر نیست مرا غیر وفات
رحم بر عاشق درویش ندارند بتان
وه! که در مذهب این سنگدلان نیست زکات!
ماند بیچاره هلالی بکمند تو اسیر
این محالست که او را بود امکان نجات
همچو سرچشمه خضرست و بدن آب حیات
این چه قدست و چه رفتار و چه شیرین حرکات؟
گوییا موج زنان می گذرد آب حیات
گر بیاد لب او زهر دهندم که: بنوش
تلخی زهر ز هر در دهدم ذوق نبات
این چه ماهیست که در کلبه تاریک منست؟
آب حیوان نتوان یافت چنین در ظلمات
بسکه از ناله دلم دوش قیامت می کرد
عرصه کوی ترا ساخت زمین عرصات
چند گویی ز سر ناز که: جان ده بوفا؟
جان من، کار دگر نیست مرا غیر وفات
رحم بر عاشق درویش ندارند بتان
وه! که در مذهب این سنگدلان نیست زکات!
ماند بیچاره هلالی بکمند تو اسیر
این محالست که او را بود امکان نجات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.