۲۷۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۳

من با تو یک دلم، سخن و قول من یکیست
اینست قول من که شنیدی، سخن یکیست

بگداختم، چنان که اگر سر برم به جیب
کس پی نمی برد که درین پیرهن یکیست

خواهم به صد هزار زبان وصف او کنم
لیکن مقصرم، که زبان در دهن یکیست

ماه مرا به زهره جبینان چه نسبتست؟
ایشان چو انجمند و مه انجمن یکیست

صد بار از تو شوکت خوبان شکست یافت
خسرو هزار خسرو لشکر شکن یکیست

بر خاستست نقش دویی از میان ما
ما از کمال عشق دو جانیم و تن یکیست

در درگهت رقیب و هلالی برابرند
طوطی درین دیار چرا با زغن یکیست؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.