هوش مصنوعی: شاعر در این متن به بیان عشق و اشتیاق خود به معشوق می‌پردازد. او از دوری و بی‌توجهی معشوق شکایت دارد و از او می‌خواهد که کمی ترحم کند. شاعر با تصاویر زیبا و احساسی، مانند خاک کوی معشوق شدن و سجده کردن پیش ابروی او، عمق عشق و از خود گذشتگی خود را نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'جگر پر درد و دل پر خون' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۸۸

خدا را، تند سوی من مبین، چون بنگرم سویت
تغافل کن زمانی، تا ببینم یک زمان رویت

ز خاک کوی من، گفتی: برو، یا خاک شو اینجا
چو آخر خاک خواهم شد من و خاک سر کویت

تنم زارست و جان محزون، جگر پر درد و دل پر خون
ترحم کن، که دیگر نیست تاب تندی از خویت

بصد تیغ ستم کشتی مرا، عذر تو چون خواهم؟
کرمها میکنی، صد آفرین بر دست و بازویت

پس از عمری اگر یک لحظه پهلوی تو بنشینم
رقیب اندر میان آید، که دور افتم ز پهلویت

میانت یکسر مویست و جان در اشتیاق او
بیا، ای جان مشتاقان فدای هر سر مویت

هلالی را نگشتی، گر سجود از دیدنت مانع
سرش در سجده بودی، تا قیامت، پیش ابرویت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.