هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و دلبستگی شدید خود به معشوق سخن می‌گوید. او از جذبه‌های معشوق، مانند موهایش، بویش و حتی رفتارهای سختگیرانه‌اش می‌گوید و بیان می‌کند که چگونه دلش به سوی معشوق کشیده می‌شود. همچنین، شاعر از رنج‌ها و بلاهایی که به خاطر عشق متحمل می‌شود، شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و جفای معشوق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۱۸

زان دل به جانب سگ کوی تو می کشد
کو دامنم گرفته، به سوی تو می کشد

دانی چرا به دامنت آویخته دلم؟
خود را باین بهانه به کوی تو می کشد

صاحبدلی، که یافت سر رشته ی مراد
سر رشته اش به حلقه ی موی تو می کشد

فارغ ز بوی غالیه جعد سنبلم
خاطر به جعد غالیه بوی تو می کشد

ای ترک مست، این همه سنگ جفا مزن
بر دل شکسته ای، که سبوی تو می کشد

بر عاشقان بلاست جفای تو و دلم
چندین بلا ز تندی خوی تو می کشد

دور از رخت کشید هلالی هزار آه
آه! این چهاست کز غم روی تو می کشد؟
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.