هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و فداکاری بی‌حد شاعر به معشوق است. شاعر بارها تأکید می‌کند که حاضر است هزاران بار برای معشوق بمیرد و مرگ در راه عشق را سعادتی بزرگ می‌داند. او از حالات روحی خود در برابر معشوق سخن می‌گوید و مرگ در راه عشق را برتر از زندگی بدون آن می‌داند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و فداکاری است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، تأکید مکرر بر موضوع مرگ ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۲۹۹

اگر برای تو مردن، چه باک از آن مردن؟
هزار بار برای تو می توان مردن

بروز وصل تو دانی که چیست حالت ما؟
نفس نفس بتودیدن، زمان زمان مردن

زمان عشق و جوانیست مرگ من مطلب
که مشکلست بصد آرزو جوان مردن

بر آستان تو جان می دهم، چه بهتر ازین؟
سعادتست بر آن خاک آستان مردن

خدای را، که دگر ناگهان برون مخرام
وگرنه پیش تو خواهیم ناگهان مردن

تو و گرفتن تیر و کمان بقصد شکار
من و ز دیدن آن تیر و آن کمان مردن

بخاک پای تو مردن حیات اهل دلست
هزار جان هلالی فدای آن مردن
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.