۲۸۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۷۰

ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
خلقی به تو مشغول و تو غایب ز میانه

که معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که ترا می طلبم خانه به خانه

هر کس به زبانی صفت مدح تو گوید
مطرب به سرود نی و بلبل به ترانه

حاجی بره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همی جوید و من صاحب خانه

مقصود من از کعبه و بت خانه تویی، تو
مقصود تویی کعبه و بت خانه بهانه

چون در همه جا عکس رخ یار توان دید
دیوانه نیم من، که روم خانه به خانه

افسون دل افسانه عشقست وگر نی
باقی به جمالت که فسونست و فسانه

تقصیر هلالی به امید کرم تست
یعنی که گنه را به ازین نیست بهانه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.