هوش مصنوعی: این متن به ستایش سلطان و تأثیر عدالت و فرمانروایی او بر دین، ایمان و دولت می‌پردازد. در آن اشاره شده که خدمت به سلطان برابر با خدمت به دین است و بندگان او از جایگاه والایی برخوردارند. همچنین، عدل و دادگری سلطان جهان را مانند بهشت می‌کند و دولت او پایدار و بی‌پایان است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق تاریخی، سیاسی و عرفانی است که درک آن به دانش و بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات ادبی و اشاره به شخصیت‌های تاریخی مانند فریدون و نوشروان ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۳۳

تاگه عز بندگآن در دین و در ایمان بود
عز و دین اندر بقای دولت سلطان بود

طاعت و پیمان او را بخت در بیعت بود
دولت و اقبال او را چرخ در فرمان بود

هر ندیمی زان او با فر افریدون بود
هر غلامی زان او با عدل نوشروان بود

کمترین خدمتگزارش برتر از قیصر بود
کمترین طاعت نمایش برتر از خاقان بود

بندگان شاه عالم مُقبل و یکتا بود
هر یکی را مشتری زیبد که سعدافشان بود

همت هر یک روا باشد که برگردون بود
دولت هر یک سزا باشد که برکیوان بود

تا قیامت سرفرازد بر بزرگان جهان
بنده‌ای کاو را چو سلطان جهان مهمان بود

میرحاجب را نثار نعمت است از بهر شاه
ور روا دارد همی او را نثار جان بود

تاکه باشد آفتاب اندر بروج آسمان
آن یکی باشد روان و آن دگرگردان بود

ساحت فتح ملک خواهم که بی‌غایت بود
بایهٔ تخت ملک خواهم که بی‌بایان بود

عدل او خواهم که چون رضوان بیاراید جهان
تا جهان از عدل او چون روضهٔ رضوان بود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.