هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دلبستگی شدید خود به معشوق سخن می‌گوید. او از توبه‌های شکسته شده، رنج‌های عشق و غمزه‌های معشوق می‌گوید. همچنین از دوستانی یاد می‌کند که در بازار عشق مشغولند، اما خودش در گوشه‌ای نشسته است. او سلامت ظاهری خود را زیر سوال می‌برد و اشاره می‌کند که این سلامت، مملو از ملامت است. در نهایت، از رنج هجران و جفای دوستان می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و رنج‌های عاطفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از عبارات نیاز به تفسیر و درک بالاتری از احساسات و تجربیات زندگی دارند.

شمارهٔ ۳۰

بس‌که من دل را به‌دام عشق خوبان بسته‌ام
از نشاط روی ایشان توبه‌ها بشکسته‌ام

جسته‌ام او را که او را دیده تیر انداخته است
تا دل و جان را به تیر غمزهٔ او خسته‌ام

هرکجا سوزنده‌ای را دیده‌ام چون خویشتن
دوستی را دامن اندر دامن او بسته‌ام

دوستانم بر سرکارند در بازار عشق
من چو معزولان چرا درگوشهٔ بنشسته‌ام

گر به ظاهر بنگری درکار من‌گویی مگر
با سلامت همنشین و از خصومت رسته‌ام

این سلامت راکه من دارم ملامت در قفاست
تا نپنداری که از دام ملامت جسته‌ام

نوک خار هجر این یاران مشکین موی را
از جفای دوستان در دیدگان بشکسته‌ام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.