هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دلدادگی سخن می‌گوید و بیان می‌کند که نمی‌تواند از عشق دست بکشد. او به زیبایی معشوق و زلف سیاهش اشاره کرده و آرزوی نزدیکی به او را دارد. همچنین، شاعر برتری کلام معشوق را می‌پذیرد و خود را نیازمند او می‌داند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۳۵

کرانه گیرم تا خود ز عشق باز کنم
در خصومت بر خویشتن فراز کنم

زعشق دوست بدین عشق و دوستی که منم
نه ممکن است‌ که من خود زعشق باز کنم

زیاد روی خداوند آن دو زلف سیاه
چو نام عشق بود من سخن دراز کنم

گرش ببینم و دستم به زلف او نرسد
به چشم با سر زلفش ز دور راز کنم

نیوفتد سخنش در برابر سخنم
که او حدیث زناز و من از نیاز کنم
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.