هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از ناامیدی و تنهایی در عشق می‌گوید و بیان می‌کند که در مسیر عشق، هیچ یاوری ندیده است. او از بی‌وفایی و رنج‌های عشق شکایت دارد و احساس می‌کند که امیدش به آرامش بی‌پاسخ مانده است. همچنین، شاعر به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره می‌کند اما آن را نیز منشأ رنج خود می‌داند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و رنج عشق نیاز به بلوغ ذهنی دارند.

شمارهٔ ۳۴

دلم را یاری از یاری ندیدم
غمم را هیچ غمخواری ندیدم

به قاف عشق بر سیمرغ شادی
اگر دیدی تو من باری ندیدم

امید راحتی اندر که بندم
کزو در حال آزاری ندیدم

دلم را با دهانت کاری افتاد
کز آن در بسته‌تر کاری ندیدم

به هر بادی شود زلف تو از جای
به سان او سبکباری ندیدم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.