هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دل‌باختگی سخن می‌گوید و از معشوق خود گلایه می‌کند که چرا با وجود عشق و وفاداری او، معشوق به او جفا می‌کند. شاعر زیبایی و سحر معشوق را توصیف می‌کند و از تأثیر عمیق او بر دل خود می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا نامناسب باشد. همچنین، درک کامل زیبایی‌های ادبی و معنایی شعر نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۵۲

بامدادان راست‌ گو تا رخ‌ کرا آراستی
وز خمار و خواب دوشینه کجا برخاستی

گر نه آشوب مرا برخاستی از خواب خوش
زلف جان آشوب پس بر گل چرا پیراستی

من ز یزدان دوش دیدارت به‌ حاجت خواستم
تو چرا امروز آشوب دل من خواستی

بی‌مشاطه آینه بنهادی اندر بیش روی
خویشتن را چون عروس جلوگی آراستی

پیشه کردی بامدادان ساحری و دلبری
دلبری در جیب داری ساحری در آستی

ای مه ناکاسته تا نور بفزایی همی
ماه و مهر تو نگیرد در دل من‌ کاستی

من همه مهر تو جستم تو جفای من مجوی
با تو کردم راستی با من مکن ناراستی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.