هوش مصنوعی:
این شعر از عشق و هجران سخن میگوید. شاعر از درد دوری معشوق و تأثیر آن بر روح و روان خود مینالد. او از اشکهای خونین و رنج هجران یاد میکند و بیان میکند که روزگار هجران، جان او را میسوزاند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاطفی و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعات عاشقانه و غمگین این شعر برای سنین بالاتر مناسبتر است.
شمارهٔ ۵۷
آن که از سنبل نقاب ارغوان آرد همی
عیش او بر چهرهٔ من زعفران کارد همی
هر کجا خواهم که دریابم سبک دیدار او
باز یابم زو که با من سرگران دارد همی
ابر دیدستی که باران بارد اندر نوبهار
دیدهٔ من خون دل را همچنان بارد همی
تا گل وصلش فرو پژمرده در باغ دلم
خار هجرانش مرا در دیدگان خارد همی
روزگار و کار من در وصل او آمد به سر
روزگار هجر او کارم به جان آرد همی
عیش او بر چهرهٔ من زعفران کارد همی
هر کجا خواهم که دریابم سبک دیدار او
باز یابم زو که با من سرگران دارد همی
ابر دیدستی که باران بارد اندر نوبهار
دیدهٔ من خون دل را همچنان بارد همی
تا گل وصلش فرو پژمرده در باغ دلم
خار هجرانش مرا در دیدگان خارد همی
روزگار و کار من در وصل او آمد به سر
روزگار هجر او کارم به جان آرد همی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.